ایران بوک – دانلود رایگان کتاب های فارسی

ایران بوک – دانلود رایگان کتاب های فارسی , قیمت کتاب های فارسی – دریافت رایگان جدیدترین کتاب های ایرانی – قیمت کتاب های فارسی – فهرست کتاب ها

www.bookboon.com

چاپ کتاب PDF

خرید کتاب از آمازون

خرید کتاب زبان اصلی

توجه: در صورتی که فایل دارای ایراد است یا حقوق نویسنده رعایت نشده با ما تماس بگیرید

گت بلاگز کتاب کتاب بار باران (نسخه PDF) نوشته سعید تشکری

خرید و دانلود

مشخصات کتاب کتاب بار باران (نسخه PDF) نوشته سعید تشکری نوشته سعید تشکری

  • ناشر: انتشارات نیستان
  • تاریخ نشر: ۱۳۸۹/۱۰/۱۵
  • شابک

    : 978-964-337-620-8

  • زبان : فارسی
  • حجم فایل: 0.63 مگابایت
  • تعداد صفحات: ۱۸۶ صفحه

توضیحاتی درباره کتاب کتاب بار باران (نسخه PDF) نوشته سعید تشکری نوشته سعید تشکری

درباره کتاب

کتاب «بار باران» نوشته سعید تشکری است.
این کتاب داستان زندگی گوهرشاد بیگم عروس تیمور است. گوهر شاد بیگم و همسرش شاهرخ پس از مرگ تیمور به سوی سرزمین هرات حرکت می‌کنند تا جا پای تیمور نور جهانگشای بگذارند و بخشی از سرزمین او را به نام تیمور پادشاهی کنند. تیمور در راه چین و ماچین و برای فتح سرزمینی تازه رفته که در راه جان می‌سپارد. او با این نیت که چون مسلمانان زیادی را کشته و خدای مسلمانان با او قهر کرده، می‌خواهد در کشتاری تازه و به نیت کفاره گناهانش بر چین و ماچین غلبه کند که مرگ فرصت این جهانگشایی را از او می‌گیرد.
از سوی دیگر گوهرشاد و شاهرخ در راه رسیدن به طوس با مادر بیمار گوهرشاد روبرو می‌شوند. آنها می‌شنوند که در طوس سلطانی به نام رضا (ع) شفای عرب و عجم، ترک و تاتار را با بهای شکستن دل می‌دهد. گوهرشاد عهد می‌بندد در صورت بهبود مادرش خانه‌ای در کنار بارگاه سلطانی رضا بسازد. تا اینکه…
در بخشی از کتاب «بار باران» می‌خوانیم:
«مردان و زنان دیروز خراسان، با من حرف‌ها زدند. از جوان عمله‌ای حرف زدند که در مسجدت کار می‌کرده است. عاشق تو می‌شود! تو او را به حرم رضا می‌فرستی. او آدمی می‌شود ک دیگر تورا نمی‌خواهد. هیچ جای تاریخ از این قصه، نشانی از خود ندارد. اما اوسنه‌ی عاشقی‌اش، روح و قلم من شد. اوسنه‌ی غریبی بود. یادت هست گوهرشاد بیگم؟ و من آن را نوشتم: هفت دریا شبنمی؛ و در سال هفتاد و پنج منتشر شد.
از سال هفتاد تا هفتاد و پنج – پنج سال – من عیاق کامل آن طواف بودم و هستم. هنوز آن یاد، چون دردانه حالی با من است. صبح‌ها در هوای مسجد می‌آمدم؛ تا به حرم برسم؛ و بدانم؛ مثل تو ای بانو، که یکی از کبوترهای بنام حرم او هستی و مانده‌ای».


دانلود فایل ها

نویسنده : getblogs

خرید کتاب از گوگل

دانلود کتاب لاتین

خرید کتاب لاتین

خرید مانگا

خرید کتاب از گوگل بوکز

دانلود رایگان کتاب از گوگل بوکز

دانلود رایگان کتاب از آمازون

دانلود رایگان کتاب از گوگل بوکز

کتاب روانشناسی به انگلیسی

رفتن به نوار ابزار