
معرفی کتاب چگونه کمال گرا نباشیم ؟
کمال گرایی، گرچه در ظاهر میتواند یک ویژگی مثبت به نظر برسد، اما در واقع یک تله ذهنی است که بسیاری از افراد را در دام خود گرفتار میکند. افرادی که کمال گرا هستند، استانداردهای بسیار بالایی برای خود تعیین میکنند و دائماً در تلاش برای رسیدن به بینقص بودن هستند. این تلاش بیپایان میتواند منجر به استرس، اضطراب، تعویق کارها و احساس نارضایتی دائمی شود. سوال اینجاست که چگونه میتوان از این دام رهایی یافت و یاد گرفت که کمال گرا نباشیم؟ گرچه ممکن است کتابی با عنوان دقیق «چگونه کمال گرا نباشیم؟» وجود نداشته باشد، اما مفاهیم و راهکارهای متعددی در روانشناسی و خودیاری برای غلبه بر این ویژگی ارائه شده است که در این مقاله به آنها خواهیم پرداخت.
برای شروع، مهم است که درک کنیم کمال گرایی چیست و چگونه خود را نشان میدهد. کمال گرایی تنها به معنای داشتن استانداردهای بالا نیست، بلکه شامل یک باور غیرمنطقی به این است که هر چیزی باید بینقص باشد و هرگونه اشتباه یا نقص غیرقابل قبول است. افراد کمال گرا اغلب به شدت خودانتقادگر هستند و ترس زیادی از شکست یا مورد قضاوت قرار گرفتن دارند. آنها ممکن است ساعتها وقت خود را صرف جزئیات بیاهمیت کنند و تا زمانی که از بینقص بودن نتیجه مطمئن نشوند، کار را تمام نکنند.
یکی از مهمترین گامها برای غلبه بر کمال گرایی، شناخت و پذیرش این واقعیت است که هیچ کس کامل نیست و اشتباه کردن بخشی طبیعی و ضروری از فرآیند یادگیری و رشد است. به جای تلاش برای رسیدن به یک هدف غیرممکن، سعی کنید استانداردهای واقع بینانهتری برای خود تعیین کنید. به یاد داشته باشید که «به اندازه کافی خوب» اغلب بهتر از تلاش برای «بینقص» بودن است، زیرا این تلاش بیپایان میتواند شما را از انجام دادن کارها باز دارد.
یکی دیگر از راهکارهای موثر، تمرکز بر پیشرفت به جای کمال است. به جای اینکه فقط به نتیجه نهایی فکر کنید، به گامهای کوچکی که برای رسیدن به هدف برمیدارید توجه کنید و هر پیشرفت کوچکی را جشن بگیرید. این رویکرد به شما کمک میکند تا احساس موفقیت بیشتری داشته باشید و انگیزه خود را حفظ کنید. همچنین، به یاد داشته باشید که اشتباهات فرصتهایی برای یادگیری هستند. از آنها نترسید و سعی کنید از آنها درس بگیرید.

بسیاری از افراد کمال گرا درگیر افکار منفی و خودانتقادی هستند. برای غلبه بر این الگوهای فکری، سعی کنید افکار خود را شناسایی کرده و آنها را به چالش بکشید. آیا این فکر واقعاً منطقی است؟ چه شواهدی برای اثبات آن وجود دارد؟ سعی کنید افکار منفی را با افکار مثبت و واقع بینانهتر جایگزین کنید. به خودتان یادآوری کنید که شما ارزشمند هستید، حتی اگر اشتباه کنید یا نتوانید به استانداردهای غیرواقعی خود برسید.
تمرین خود شفقت نیز نقش مهمی در غلبه بر کمال گرایی دارد. با خودتان مهربان باشید و همانطور که با یک دوست صمیمی رفتار میکنید، با خودتان رفتار کنید. وقتی اشتباه میکنید یا احساس نارضایتی دارید، به جای سرزنش کردن خود، سعی کنید خودتان را درک کنید و به خودتان دلداری دهید. به یاد داشته باشید که همه انسانها نقص دارند و این نقصها بخشی از وجود ما هستند.
تعیین ضربالاجلهای منطقی برای انجام وظایف نیز میتواند به کاهش کمال گرایی کمک کند. وقتی برای خودتان محدودیت زمانی تعیین میکنید، مجبور میشوید کار را در یک زمان مشخص به پایان برسانید و فرصت وسواس بیش از حد روی جزئیات را از دست میدهید. سعی کنید به جای تلاش برای بینقص انجام دادن کار، آن را در زمان تعیین شده به بهترین شکل ممکن انجام دهید.
در نهایت، به یاد داشته باشید که غلبه بر کمال گرایی یک فرآیند زمانبر است و نیاز به تمرین و صبر دارد. در این مسیر ممکن است با چالشهایی روبرو شوید، اما مهم این است که تسلیم نشوید و به تلاش خود ادامه دهید. اگر احساس میکنید که کمال گرایی به طور جدی بر زندگی شما تأثیر گذاشته است، از کمک گرفتن از یک متخصص روانشناس دریغ نکنید. یک متخصص میتواند به شما در شناسایی الگوهای فکری ناسالم و یادگیری راهکارهای موثر برای غلبه بر کمال گرایی کمک کند.
به یاد داشته باشید که هدف از زندگی لذت بردن از آن و تجربه رشد و یادگیری است، نه رسیدن به یک استاندارد غیرواقعی از کمال. با پذیرش نقصها، تمرکز بر پیشرفت و مهربانی با خودتان، میتوانید از دام کمال گرایی رها شوید و زندگی شادتر و رضایتبخشتری داشته باشید.
کتاب چگونه کمال گرا نباشیم اثری ست از نویسنده کتاب معروف خرده عادت ها یعنی استیفان گایز. کتاب چگونه کمال گرا نباشیم در ایران با ترجمه ی روان و ساده نرگس محمدی به چاپ و نشر رسیده است. کتاب چگونه کمال گرا نباشیم راه های زیادی برا مقابله با کمال گرایی و جذب ارامش و رهایی از ذهن اشفته به شما ارائه می دهد.
بخشی از کتاب چگونه کمال گرا نباشیم ؟
تا به حال دیدهاید که کسی در کاری شکست بخورد و بلافاصله بهانههایی را که از قبل برای دلیل باختش آماده کرده است، رو کند؟ من قبلاً این کار را کردهام.
اصطلاحی به نام «خودناتوانسازی» وجود دارد که توضیح میدهد چگونه افراد با اراده خود به صورت آشکار و یا ذهنی – اقدام به ناتوانسازی خود میکنند تا اگر موفق نشدند، بهانهای در دست داشته باشند. اگر آشکارا اینچنین کنید، احتمالاً میخواهید در یک مسابقه، فرجهای به کسی بدهید زیرا اگر فرصتی به کسی بدهیم و او ببرد، میتوانید بگویید به این دلیل است که او اول شروع کرد و اگر به لحاظ روانی به کسی فرجهای دهیم، ممکن است مسابقه را از همان نقطه آغاز کنید، به جای اینکه بگویید: «این مسابقه را خواهم برد»، در ذهن خود اینطور فکر خواهید کرد که: «زانویم آسیب دیده و خستهام.»
ما این چنین حس میکنیم تا از خودمان محافظت کنیم. خوب هم به نظر میرسد که فرصت برد داشته باشیم اما اگر تلاشمان نتیجه نداد، بگوییم: «خُب … زانویم درد داشت». اگر بخواهیم تمام عواقب کاری را بپذیریم، ریسک بالاتری دارد.
خودناتوانسازی از این جهت که به فرد امکان میدهد ستارهای در کنار شکستهایش بگذارد، یکی از خصوصیات کمالگرایی محسوب میشود. اما مانعی برای شکست نیز هست، به جای آنکه بکوشد در بازی زندگی ببرد، میکوشد تا با احتیاط کامل بازی کند. تیمهای فوتبال بیشماری را دیدهام در زمان یک چهارم آخر بازی، فقط به این دلیل که محتاطانه بازی کردهاند، اجازه دادهاند که تیم مقابل حمله کند و در نتیجه بازی را باختهاند. قطعاً، بعضی تیمها نیز با بازی محتاطانه بردهاند. همان طور که بعضی افراد با «خودناتوانسازی» میبرند اما اگر فقط یک بار تیمی را دیده باشید که حاضر نیست فرصتی را از دست بدهد، دیگر نخواهید گفت محتاطانه بازی کردن، بهترین راه است.
مشخصات کتاب چگونه کمال گرا نباشیم ؟
نویسنده : استیفان گایز
مترجم : نرگس محمدی
انتشارات : شمشاد
تعداد صفحات : 244 صفحه
دانلود فایل ها
توجه: ممکن است تمام لینک های دانلود به دستور مقام قضایی حذف شده باشد...

بدون دیدگاه