ایران بوک – دانلود رایگان کتاب های فارسی

ایران بوک – دانلود رایگان کتاب های فارسی , قیمت کتاب های فارسی – دریافت رایگان جدیدترین کتاب های ایرانی – قیمت کتاب های فارسی – فهرست کتاب ها

خرید کتاب از گوگل

چاپ کتاب PDF

خرید کتاب از آمازون

خرید کتاب زبان اصلی

دانلود کتاب خارجی

دانلود کتاب لاتین

توجه: در صورتی که فایل دارای ایراد است یا حقوق نویسنده رعایت نشده با ما تماس بگیرید

گت بلاگز رمان خارجی کتاب دانه زیر برف

کتاب دانه زیر برف اثر اینیاتسیو سیلونه | ترجمه ی مهدی سحابی

 

دانه زیر برف دنباله  کتاب نان و شراب  از نویسنده ایتالیایی، اینیاتسیو سیلونه است. سیلونه دوران کودکی سختی داشت و در فقر و تنگدستی بزرگ شد. در زلزله سال ۱۹۱۵ پدر و مادر و پنج برادر خود را از دست داد و بی‌خانمان شد.

 

کتاب دانه زیر برف اثر اینیاتسیو سیلونه | ترجمه ی مهدی سحابی
کتاب دانه زیر برف اثر اینیاتسیو سیلونه | ترجمه ی مهدی سحابی

 

ناشر، در مقدمه‌ کتاب، درباره دانه زیر برف چنین می‌نویسد:

سراسر کتاب سرشار از اندیشه‌های مذهبی ناب است. کاوش در خویشتن – در عمق قلب خویشتن، در یافتن و تجلی دوباره مسیح. مسیح که بر قلمرو محبت، فقر، بخشش و ایثار سلطنت دارد. سراسر کتاب بانگ برمی‌دارد که نجات در محبت، فقر، ایمان و مباهات به فقر است. این کتاب تندترین جواب «نه» را به حزب‌گرایی‌های سوسیالیسم داده است. به عقیده من کتابی با این وسعت اندیشه، با این بعد عرفانی که در پس منطق کلمه نهان است  آن‌هم از سوی یک مروج سوسیالیسم (که این کتاب را مانیفست خود می‌داند) رسوایی و فقر مارکسیسم و از همه مهم‌تر پوچی ماتریالیسم را نشان می‌دهد.

 

جملاتی از متن کتاب دانه زیر برف

همیشه کسی هست که از بدبختی آدم لذت می‌برد. (رمان دانه زیر برف – صفحه ۲۹)

لاتزارو، موجودیت تو به‌عنوان کشاورز به علف‌های هرز، خشکسالی، تگرگ، آفت و دیگر بلاهایی که لعنت می‌کنی بستگی دارد. فکر می‌کنی وجود حکومت و سخنوران برای چیست؟ همین‌طور، پزشک هم به‌دلیل بیماری‌ها وجود دارد، و انکار نباید کرد که کلیسا هم با همه واعظانش، از دولت سر گناهکاران وجود دارد. (رمان دانه زیر برف – صفحه ۱۳۹)

دردهایی هست که همه نیروهای وجود و همه نیروی حیاتی آدم را به‌دور خود متمرکز می‌کند و مثل ستون فقرات، یا تاروپود پارچه، جزء اساس بدن آدم می‌شود. فکر می‌کنی می‌شود تاروپود پارچه را سوزاند؟ بله، اما پارچه هم می‌سوزد و خاکستر می‌شود. (رمان دانه زیر برف – صفحه ۱۴۷)

لحظه‌هایی هست که آدم احتیاج دارد حرف بزند و درددل کند و شاهد داشته باشد. (رمان دانه زیر برف – صفحه ۱۵۹)

نباید در صداقت زیاده‌روی کرد. (رمان دانه زیر برف – صفحه ۲۰۱)

وقتی عزیزان آدم می‌میرند، زندگی رنگ دیگری می‌گیرد، تیره می‌شود. صبح هم به نظر آدم شب می‌رسد. (رمان دانه زیر برف – صفحه ۲۳۲)

من به‌عنوان یک کشیش، متاسفانه این وظیفه را دارم که به‌شما بگویم که مبارزه با دنیا فایده‌ای ندارد. دنیا همین است که هست و در آن تغییری نمی‌شود داد. حتی کلیسا هم، با دوهزار سال مبارزه، با این‌همه مقدسین، پاپ‌ها، واعظ‌ها، کشیش‌ها و شهدا تارک دنیاهای خود نتوانسته آن را عوض کند. دنیا همچنان بد مانده، و چه بهتر که آدم آن را برای ارباب دنیا بگذارد. (رمان دانه زیر برف – صفحه ۲۶۰)

همیشه عده‌ای خواهند بود که فرمان می‌دهند و عده دیگر که فرمان می‌برند. همیشه ژنرال و سرباز وجود داشته و خواهد داشت. (رمان دانه زیر برف – صفحه ۲۶۶)

تا لاشه هست، لاشخور هم هست. (رمان دانه زیر برف – صفحه ۲۶۶)

تقریبا می‌شود گفت که دو نژاد وجود دارد، یکی ثروتمند و یکی فقیر، و آدم باید کور باشد که این را نبیند. اما آدم‌هایی هم هستند که خودشان هیچ‌چیز کم ندارند، اما نمی‌توانند تحمل کنند که بقیه گرسنگی بکشند. آدم‌هایی که از رفاه خودشان خجالت می‌کشند، چون اکثریت مردم زندگی بدی دارند، و بدبختی، رنج، سرشکستگی بقیه مردم راحتشان نمی‌گذارد. (رمان دانه زیر برف – صفحه ۳۳۶)

به جایی رسیده‌ایم که هرکس، هرطور که بتواند باید گلیم خودش را از آب بیرون بکشد. (رمان دانه زیر برف – صفحه ۳۷۵)

دیوانگی را نمی‌شود از میان آدم‌ها برداشت، مهم این است. اگر از کوچه و خیابان فراری‌اش دهی، از صومعه سر در می‌آورد. اگر از صومعه بیرونش بیندازی، توی مدرسه، یا سربازخانه، یا چه می‌دانم کجا پیدایش می‌شود. این را از من داشته باش: دنیا بدون دیوانه نمی‌ماند. (رمان دانه زیر برف – صفحه ۳۸۳)

از سیاست چیزی سرم نمی‌شود، و راستش، علاقه‌ای هم به آن ندارم. این را می‌فهمم که آدم به خاطر کسی جان خودش را به خطر بیندازد، اما به خاطر افکارش؟ نمی‌دانم. اگر در زمان مسیحیان اولیه زندگی می‌کردم، ممکن بود جان خودم را برای مسیح فدا کنم، اما برای مسیحیت؟ (رمان دانه زیر برف – صفحه ۳۸۶)

هیچ موجود زنده‌ای، تا زمانی که با مرگ از نزدیک روبه‌رو نشده، تا زمانی که مرگ از کنار گوشش نگذشته، نمی‌تواند خوشبختی زنده بودن را درک کند. (رمان دانه زیر برف – صفحه ۴۱۸)

چند دقیقه پیش، قبل از اینکه تو را ببینم، چشمم به دختر و پسر جوانی افتاد که زیر درختی، توی باغچه پشت کلیسا با هم حرف می‌زدند. از همان دور می‌شد فهمید که دارند همان کلماتی را برای هم می‌گویند و تکرار می‌کنند که تا دنیا دنیا بوده، زن‌ها و مردها، میلیون‌ها و میلیاردها بار به هم گفته‌اند. دوستت دارم، دوستم داری؟ در این سرزمین، سرنوشت خوشی نداریم، فکر می‌کنم که تو هم با من موافق باشی. اما تا زمانی که زنی و مردی به هم می‌گویند «دوستت دارم، دوستم داری؟» شاید هنوز بشود امیدوار بود. (رمان دانه زیر برف – صفحه ۴۴۲)

 

 

مشخصات کتاب

  • عنوان: دانه زیر برف
  • نویسنده: اینیاتسیو سیلونه
  • ترجمه: مهدی سحابی
  • انتشارات: امیرکبیر
  • تعداد صفحات: ۵۱۲
  • قیمت چاپ سوم– ۱۳۹۴: ۱۶۰۰۰ تومان

 

  •  دانلود رایگان کتاب دانه زیر برف اثر اینیاتسیو سیلونه و ترجمه ی مهدی سحابی
  •  pdf دانه زیر برف اثر اینیاتسیو سیلونه
  •  دانلود رایگان pdf کتاب دانه زیر برف اثر اینیاتسیو سیلونه

 


دانلود


دانلود فایل ها

نویسنده : faride

بدون دیدگاه

دیدگاه شما

نظر شما:

کتاب زبان اصلی J.R.R

دانلود کتاب لاتین

خرید کتاب لاتین

خرید مانگا

خرید کتاب از گوگل بوکز

دانلود رایگان کتاب از گوگل بوکز

دانلود رایگان کتاب از آمازون

دانلود رایگان کتاب از گوگل بوکز

کتاب روانشناسی به انگلیسی

کتاب زبان اصلی

کتاب خارجی

رفتن به نوار ابزار