PDF کتاب محدودیت صفر اثر جو ویتالی و ایهالیا کالاهولن انتشارات کتیبه پارسی
ویتالی در این کتاب آنچه را که اصول مهم روانشناسی، علمی و معنوی ارائه میکنند، در سادهترین شکل ممکن آورده است. وقتی تمام این حیطهها را در اصول اساسیشان خلاصه کنید، به اصول به اصول بسیار سادهای میرسید؛ تنها پاسخ به چالشهای زندگی، عشق و قدردانی است. این کتاب را بخوانید، چرا که یادآور واقعیت و تواناییای است که در شما وجود دارد.
بریده ای از کتاب:
آغاز ماجراجویی
بر شما باد آرامش، تمام آرامشِ من
من در آگوست سال ۲۰۰۴ در غرفه ای که در گردهمایی سالانه ی انجمن ملی هیپنوتیزم کاران برپا شده بود کار می کردم. از گفت وگو با مردم، خودگردهمایی، انرژی و تبادل اطلاعات جاری در آن لذت می بردم، اما از اتفاقی که آن روز سرآغازش بود، از معجزه ای که زندگی ام را زیرورو کرد بی خبر بودم.
دوستم مارک ریان ( ۱۶) با من در غرفه کار می کرد. او یک هیپنوتراپیست است و بسیار روشنفکر، کنجکاو، دارای فن بیان خوب و در کاوش زندگی و اسرار بی شمار آن، از قدرت تحلیل بسیار بالایی برخوردار است. ما اغلب ساعت ها به گفت وگو می نشینیم. از قهرمان هایمان در درمانگری می گوییم، از میلتون اریکسون ( ۱۷) تا روحانی های نه چندان معروف. در لابه لای یکی از همین گپ و گفت ها مارک با پرسیدن آن سئوال غالفگیرم کرد:
« تا حالا چیزی در مورد درمانگری که بدون اینکه مردم را ببیند شفایشان می داده چیزی شنیده ای؟ »
یکه خوردم! من از روح درمانی و درمان از راه دور چیزهایی شنیده بودم، اما به نظر می آمد که مارک دارد از چیز دیگری صحبت می کند.
« روان شناسی که می گویند یک بخش پر از مجرم های روانی را شفا داده، بدون اینکه حتی یکی از آنها را ببیند. »
« چطور این کار را کرده؟ »
« ظاهرا از روش شفادهی بومی های هاوایی که اسمش هواوپونوپونو است، استفاده می کرده. »
پرسیدم: « هواو…چی چی؟ »
چندین بار از مارک خواستم تا آن کلمه را تکرار کند. تا آن زمان چنین واژه ای به گوشم نخورده بود. مارک چیز زیادی از ماجرای آن شفا یا نحوه ی انجام آن نمی دانست. اعتراف می کنم که کنجکاو بودم بیشتر بدانم. این را هم بگویم که باورش کمی برایم سخت بود. فکر می کردم بیشتر شبیه افسانه های بومی هاست تا واقعیت. « شفا دادن مردم بدون دیدن شان؟ آره خودشه! افسانه ست. »
دوستم مارک ریان ( ۱۶) با من در غرفه کار می کرد. او یک هیپنوتراپیست است و بسیار روشنفکر، کنجکاو، دارای فن بیان خوب و در کاوش زندگی و اسرار بی شمار آن، از قدرت تحلیل بسیار بالایی برخوردار است. ما اغلب ساعت ها به گفت وگو می نشینیم. از قهرمان هایمان در درمانگری می گوییم، از میلتون اریکسون ( ۱۷) تا روحانی های نه چندان معروف. در لابه لای یکی از همین گپ و گفت ها مارک با پرسیدن آن سئوال غالفگیرم کرد:
« تا حالا چیزی در مورد درمانگری که بدون اینکه مردم را ببیند شفایشان می داده چیزی شنیده ای؟ »
یکه خوردم! من از روح درمانی و درمان از راه دور چیزهایی شنیده بودم، اما به نظر می آمد که مارک دارد از چیز دیگری صحبت می کند.
« روان شناسی که می گویند یک بخش پر از مجرم های روانی را شفا داده، بدون اینکه حتی یکی از آنها را ببیند. »
« چطور این کار را کرده؟ »
« ظاهرا از روش شفادهی بومی های هاوایی که اسمش هواوپونوپونو است، استفاده می کرده. »
پرسیدم: « هواو…چی چی؟ »
چندین بار از مارک خواستم تا آن کلمه را تکرار کند. تا آن زمان چنین واژه ای به گوشم نخورده بود. مارک چیز زیادی از ماجرای آن شفا یا نحوه ی انجام آن نمی دانست. اعتراف می کنم که کنجکاو بودم بیشتر بدانم. این را هم بگویم که باورش کمی برایم سخت بود. فکر می کردم بیشتر شبیه افسانه های بومی هاست تا واقعیت. « شفا دادن مردم بدون دیدن شان؟ آره خودشه! افسانه ست. »
مشخصات فنی
-
نویسنده/نویسندگان: جو ویتالی و ایهالیا کالاهولن
-
مترجم: مژگان جمالی
-
ناشر: کتیبه پارسی
-
تعداد جلد: 1
-
موضوع: موفقیت
-
تعداد صفحات: 324 صفحه
دانلود فایل ها
نمایش لینک های دانلود غیر مستقیم
زمان انتظار: 120 ثانیه .
توجه: ممکن است تمام لینک های دانلود به دستور مقام قضایی حذف شده باشد...
بدون دیدگاه