◊اسفار کاتبان◊
معرفی کتاب اسفار کاتبان :
کتاب اسفار کاتبان به قلم ابوتراب خسروی برای اولین بار در سال 1379 چاپ شد.
ابوتراب خسروی برای نوشتن این کتاب 6 سال تلاش کرد و سر انجام نتیجه ی 6 سال تلاش او ، برنده شدن جایزه ی جلال آل احمد بود.
این کتاب در سال 1379 نیز به عنوان برترین رمان کپا شناخته شد و همچنین افتخار کسب جایزه ی مهرگان را از آن خود کرد.
این رمان عاشقانه و زیبا درباره ی عشق میان دختری یهودی و پسری مسلمان است که برای شروع یک تحقیق مشترک با یکدیگر اشنا میشوند.
درباره ی داستان اسفار کاتبان :
کتاب اسفار کاتبان درباره دختری یهودی به نام اقلیما و پسری مسلمان به نام سعید است که این دو قرار است تحقیق مشترکی درباره ی تاثیر قدیسان بر جوامع بشری را تهیه کنند.
انها از دو نقطه متفاوت شروع به کار میکنند اما سر انجام هر دو به یک نتیجه مشترک میرسند.
رمان اسفار کاتبان شامل سه روایت میشود :
بخش اول شامل آشنایی سعید و اقلیما است.
بخش دوم روایت شدرک که از متون قدیمی یهودی نوشته شده است.
و بخش سوم شامل قصه احمد بشری از متون کهن فارسی است که تقریبا زبان پیچیده ای دارد.
این رمان با دیگر رمان های تاریخی عاشقانه تفاوت خاصی دارد و یکی از ان ها این است که در این رمان سه روایت بیان شده است که هر کدام موازی دیگری به جلو میروند.دومین تفاوت استفاده از زبان فارسی کهن برای این کتاب است.
کتاب اسفار کاتبان ، رمانی بسیار زیبا و عاشقانه و در عین حال تلریخی .و دارای روایت های سنگین است.خواندن این کتاب برای علاقه مندان به زبان و ادبیات فارسی بسیار لذت بخش است.
درباره ی نویسنده :
ابوتراب خسروی ۱ فروردین ۱۳۳۵ در فسا متولد شد و دوران کودکیاش در شهرهای مختلف گذشت. خسروی مدتی شاگرد هوشنگ گلشیری بوده است. او تخصیلاتش را تا لیسانس آموزش ابتدایی ادامه داد و سالها در شیراز به کودکان عقبماندهٔ ذهنی آموزش میدادهاست. در حال حاضر بازنشسته شده و در شهر شیراز زندگی میکند. خسروی متأهل است و سه فرزند دارد. ابوتراب خسروی همچنین موفق شده است که جایزه جلال آل احمد را برای کتاب ملکان عذاب از آن خود کند.
جملاتی از کتاب اسفار کاتبان :
«به بعضی چیزها نمی شود فکر نکرد، حتی اگر آدم آن چیزها را فراموش کند، خودشان را تحمیل می کنند، برای همین چیزهاست که باید گریه کرد، گریه کردن هم ارادی نیست، گاهی حتی گریه باعث میشود که انسان موقعیتش را درک کند که تنها شده و هیچ کس با او نیست».
آذر بلند و کشیده بر نطع باقی مانده، سر را بر تن جفت کردهاند و با نخ جراحی بخیه زدهاند. رفعتماه تحمل خوبی دارد. میتواند گریه نکند، نباید گریه کند. حالا وقتی نیست که گریه کند. صورتش کبود شده، من نمیگویم که چه باید بکنیم. او هم چیزی نمیگوید. من آذر را بر دوش میکشم. رفعتماه هم کتابهایش را جمع کرده و جایی میگذارد. از پلههای ایوان پایین میآییم. محوطه باغ مثل همیشه ساکت است. با اینکه پاییز است، باد نمیآید تا برگی از درختان سپیدار و تاک و سیب بیفتد.
مشخصات کتاب :
نام کتاب : اسفار کاتبان
نویسنده : ابوتراب خسروی
انتشارات : گمان
تعداد صفحات : 189 صفحه
سال نشر : 1394
دانلود فایل ها
توجه: ممکن است تمام لینک های دانلود به دستور مقام قضایی حذف شده باشد...
بدون دیدگاه