مشخصات کتاب کتاب خیکیها در تاریخ و داستانهای دیگر نوشته پیتر کری امیلی امرایی نوشته پیتر کری
- ناشر: نشر قطره
- تاریخ نشر: ۱۳۹۲/۰۷/۱۵
-
شابک
: 978-600-119-673-7
- زبان : فارسی
- حجم فایل: 0.7 مگابایت
- تعداد صفحات: ۱۲۸ صفحه
شابک
: 978-600-119-673-7
توضیحاتی درباره کتاب کتاب خیکیها در تاریخ و داستانهای دیگر نوشته پیتر کری امیلی امرایی نوشته پیتر کری
درباره کتاب
کتاب «خیکیها در تاریخ و چند داستان دیگر» نوشته پیتر کری ( -۱۹۴۳)، نویسنده استرالیایی و برنده جایزه ادبی من بوکر است.
این کتاب مجموعه داستانی از این نویسنده پرمخاطب است که در آن به زندگی افراد درونگرا می پرداز و طبیعت آمیحته با وهم و ترس آدمها را با طنزی گزنده بیان می کند.
«خیکیها در تاریخ»، «دوستم داری؟»، «آسیاب بادی در غرب»، «آخرین روزهای یک دلقک مشهور»، «صنعت سایه»، «نامهای به پسرمان» عنوان داستانهای این کتاب هستند.
نویسنده در این داستانها، درست در دل خیابانی که زندگی روزمره همه ما در آن میگذرد، ماجرایی سخت دور از ذهن را جانبخشی میکند و خواننده تا آخر داستان چنان با این ماجرا احساس همدلی میکند که دیگر یادش میرود این اتفاق چطور ممکن است رخ بدهد؟ در آثار او طبیعت آمیخته با وهم و ترسهای آدمهایی که در حاشیه زندگی میکنند، با طنزی گزنده ترکیب میشود.
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
«ژوئیه بود. ما در ماه می عاشق شده بودیم. هنوز اما در تاریکی باهم روبهرو میشدیم. از مادرت یاد گرفتم که باید مراقب حرف زدنم باشم. او را آزردم، دعوا کردیم، در خیابان مجاور ایستگاه راهآهن «شیمباسی»، در خیابانی با ویترینها و آگهیهای لوازم آرایشی و جراحی، در هتل دایایچی در منطقهی گینزار توکیو، ژاپن.
اشق شدیم. تا چهار روز هر روز به حرف زدن و حرف زدن گذشت. مردهای دیگری هم دوروبرش میپلکیدند، همه دوستش داشتند. اما من چیزی دربارهی باقی مردها نمیدانم، فقط اینکه خودم دلباختهاش بودم، چنان عاشق بودیم که از هجده سالگی به اینطرف اینجور نشده بودم.
دلم میخواست با «آلیسون سامرز» خیلی زود عروسی کنم، اولین شبی که باهم بیرون رفتیم، نزدیک صبح بود که برگشتیم تا جلوی اتاقش رفتم و دم در به او ابراز علاقه کردم. و خوب باید اعتراف کنم حسابی چسبید. یکی دوبار گفت: «خیلیخوب» بعد برگشتم به اتاقم که بخوابم، بهخاطر اینکه پشتم زخم بود و باید روی سطح صاف کف زمین و روی تشک نازک میخوابیدم. توی رختخواب که دراز کشیدم، با صدای بلند توی آن اتاق خالی داد زدم: «من میخوام با آلیسون زندگی کنم.»
بعد به خواب خوش عمیقی فرو رفتم، آنقدر خوش که احتمالاً موقع خواب لبخند میزدم».
این کتاب مجموعه داستانی از این نویسنده پرمخاطب است که در آن به زندگی افراد درونگرا می پرداز و طبیعت آمیحته با وهم و ترس آدمها را با طنزی گزنده بیان می کند.
«خیکیها در تاریخ»، «دوستم داری؟»، «آسیاب بادی در غرب»، «آخرین روزهای یک دلقک مشهور»، «صنعت سایه»، «نامهای به پسرمان» عنوان داستانهای این کتاب هستند.
نویسنده در این داستانها، درست در دل خیابانی که زندگی روزمره همه ما در آن میگذرد، ماجرایی سخت دور از ذهن را جانبخشی میکند و خواننده تا آخر داستان چنان با این ماجرا احساس همدلی میکند که دیگر یادش میرود این اتفاق چطور ممکن است رخ بدهد؟ در آثار او طبیعت آمیخته با وهم و ترسهای آدمهایی که در حاشیه زندگی میکنند، با طنزی گزنده ترکیب میشود.
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
«ژوئیه بود. ما در ماه می عاشق شده بودیم. هنوز اما در تاریکی باهم روبهرو میشدیم. از مادرت یاد گرفتم که باید مراقب حرف زدنم باشم. او را آزردم، دعوا کردیم، در خیابان مجاور ایستگاه راهآهن «شیمباسی»، در خیابانی با ویترینها و آگهیهای لوازم آرایشی و جراحی، در هتل دایایچی در منطقهی گینزار توکیو، ژاپن.
اشق شدیم. تا چهار روز هر روز به حرف زدن و حرف زدن گذشت. مردهای دیگری هم دوروبرش میپلکیدند، همه دوستش داشتند. اما من چیزی دربارهی باقی مردها نمیدانم، فقط اینکه خودم دلباختهاش بودم، چنان عاشق بودیم که از هجده سالگی به اینطرف اینجور نشده بودم.
دلم میخواست با «آلیسون سامرز» خیلی زود عروسی کنم، اولین شبی که باهم بیرون رفتیم، نزدیک صبح بود که برگشتیم تا جلوی اتاقش رفتم و دم در به او ابراز علاقه کردم. و خوب باید اعتراف کنم حسابی چسبید. یکی دوبار گفت: «خیلیخوب» بعد برگشتم به اتاقم که بخوابم، بهخاطر اینکه پشتم زخم بود و باید روی سطح صاف کف زمین و روی تشک نازک میخوابیدم. توی رختخواب که دراز کشیدم، با صدای بلند توی آن اتاق خالی داد زدم: «من میخوام با آلیسون زندگی کنم.»
بعد به خواب خوش عمیقی فرو رفتم، آنقدر خوش که احتمالاً موقع خواب لبخند میزدم».
دانلود فایل ها
نمایش لینک های دانلود غیر مستقیم
زمان انتظار: 115 ثانیه .
توجه: ممکن است تمام لینک های دانلود به دستور مقام قضایی حذف شده باشد...
بدون دیدگاه