معرفی کتاب سه گزارش کوتاه درباره نوید و نگار
رمان «سه گزارش کوتاه درباره نوید و نگار» آخرین اثر مصطفی مستور است که درسال 1391 به چاپ رسیده است. داستان سه روز از زندگی خواهر و برادری به نام نوید و نگار را روایت میکند که شخصیت نگار پیشتر در یکی از اپیزودهای رمان «استخوان خوک و دستهای جذامی» حضور داشته است. این رمان در فضای امروز تهران میگذرد و سفری است به لایههای زیرین جامعه امروز ایران و تهران.
در بخشی از کتاب سه گزارش کوتاه درباره نوید و نگار می خوانیم…
گلولهی دوم مرگ مادرم بود. ظهر یکی از روزهای اواخر دیماه سال گذشته شلیکشد و هنوز جای زخمش باقیاست. توی یکی از ایستگاههای مترو پایین شهر بودم که نگار تلفنزد و گفت مادرم مرده. تقریبا داشت گریهمیکرد. گفت از بیمارستان زنگ زدهاند و خبردادهاند. گفت: «مامان راحت شد.» مادرم سرطان استخوان داشت. منظورم این است که سرطان استخوان هم داشت. سالها بود دیابت و فشار خون داشت. این اواخر دیسک بین مهرهی چهارم و پنجم ستون فقراتش که به عصب سیاتیک میخورد آسیب دیدهبود و او را به کلی از پا انداختهبود. سرطان که آمد تقریبا همهی بیماریهای قبلی را فراموشکرد. هزار بار به من گفته بود از مرگ وحشتی ندارد اما از درد میترسد. در گورستان قدیمی امامزادهیحیی دفنش کردیم. کنار مادر بزرگم. برای دفنش نگار را با خودمان نبردیم. هفت سال پیش هم برای دفن مادربزرگ او را به تهران نیاورده بودم. آن روز نگار فقط یازده سال داشت. نمیخواستم صحنهی خاکشدن مادربزرگش را ببیند. نمیخواستم ببیند چهطور انسانی را توی حفرهای دراز میکنند و بعد روی او خاک میریزند. با خودم فکرکردم عجلهای درکار نیست. فکرکردم نگار به اندازهی کافی فرصت دارد این چیزها را بارها ببیند. این بار بهانهآوردم که بهتر است خانه بماند و مراقب رحمت باشد. نگار نوزده سال دارد. هفده سال از رحمت کوچکتر است. رحمت دو سال بیشتر نتوانست درس بخواند و مغزش در هشت سالگی متوقفشد. بعد از هشت سالگی، به لحاظ قوای ذهنی، حتی یک روز هم رشد نکرد. نگار توی خانه متولد شد. مادرم بعدها گفت فاصلهی شروع درد زایمان تا به دنیا آمدن بچه آنقدر کم بوده که فرصت نمیکنند او را برسانند بیمارستان. پدرم تلفن زدهبود اورژانس و ماما آمده بود خانه. روزی را که نگار به دنیا آمد خوب به خاطر دارم. من هشت سالم بود و تازه از مدرسه برگشته بودم خانه. عمه قدسی گفت: «یه آبجی گیرت اومده عینهو ماه شب هفتم؛ لاغر و مردنی اما تا دلات بخوادخوشگل.»
مشخصات کتاب
نویسنده: مصطفی مستور
موضوع:رمان بلند
سال انتشار:1391
تعداد صفحات:121
دانلود فایل ها
توجه: ممکن است تمام لینک های دانلود به دستور مقام قضایی حذف شده باشد...
بدون دیدگاه