ایران بوک – دانلود رایگان کتاب های فارسی

ایران بوک – دانلود رایگان کتاب های فارسی , قیمت کتاب های فارسی – دریافت رایگان جدیدترین کتاب های ایرانی – قیمت کتاب های فارسی – فهرست کتاب ها

خرید کتاب از گوگل

چاپ کتاب PDF

خرید کتاب از آمازون

خرید کتاب زبان اصلی

دانلود کتاب خارجی

دانلود کتاب لاتین

توجه: در صورتی که فایل دارای ایراد است یا حقوق نویسنده رعایت نشده با ما تماس بگیرید

گت بلاگز کتاب کتاب پاچه خیزک دانلود رایگان

 

دانلود کتاب پاچه خیزک

معرفی و بررسی کتاب پاجه خیزک +pdf  رایگان

داستان پاچه خيزك از مجموعه داستان – روز اول قبر – فضایی مانند فضای داستان‌كوتاه عدل دارد. این‌بار محوریت داستان نه یك اسب كه یك موش است كه به پس از مدت‌ها تلاش در بقالی دكان مش‌حیدر به‌دام افتاده و او با به‌دام انداختن موش و راه انداختن سر و صدا كه ناشی از خوشحالی است نگاه‌ها و مردم را به‌دور خود جمع می‌كند. اینجا هم ما شاهد شخصیت‌هایی هستیم كه هركدام نماینده قومیت، موقعیت و فرهنگ است و هركدام نظری برای كشتن موش ارائه می‌كنند. هركدام سعی می‌كنند كه بدترین روش ممكنه را برای كشتن موش ارائه دهند،‌ در حالی‌كه گرفتن جان یك موش ساده است و اصلاً می‌شود او را نكشت و به‌جای دیگری انتقالش داد اما مش‌حیدر به‌شدت مصمم به كشتن موش است.

 

 

در بخشی از کتاب پاچه خیزک میخوانیم…

مش‌حیدر هولکی، مثل اینکه دید مالش را دارند تاراج می‌کنند، تله را از دست ژاندارم قاپید و گفت:«محض رضای خدا بدش من، ولش میکنی میره سر جای اولش. سه ماهه جون کندیم تا گیرش آوردیم.»ژاندارم برزخ شد و گفت:«مگه می‌خوام بخورمش. تو هم بابا شپیشت اسمش منیژه خانومه.» مش‌حیدر هیچ نگفت و باز گرم تماشای موشِ تو تله شد.دوباره تله میان جمعیت رو زمین گذاشته شد. غلام پست و یک چاروادار و چند تا کشاورز هم به جمعیت اضافه شدند. یک نفتکش گنده هم از راه رسید و یک راست رفت بغل پمپ‌بنزین ایستاد و لوله‌اش را وصل کرد به انبار و مثل بچه‌ای که پستان دایه را به دهن بگیرد به آن چسبید.مش‌حیدر چشم از تله بر نمی‌داشت. ریش حنائی رنگ و روفته‌ی چرکی داشت. چشمانش کجکی، مثل چشم مغول‌ها بالای گونه‌های برجسته‌اش فرو رفته بود. طاقت نیاورد که تله بیکار رو زمین بماند؛ باز آن را برداشت و از پشت میله‌های زنگ زده‌اش موش را تماشا کرد و بعد با لذت گفت:«جالا باید این ولدلازّنارو یجوری سر به نیّسش کنیم که تخم و ترِکش از زمین بره. این پدر منو در آورده. منو از هّسی ساقط کرده. یه خیک پنیرمو به تمومی نفله کرده و هر چه صابون داشتم جویده و خاک کرده.» بعد رویش را به نعلبند کرد و گفت: «حالا تو میگی چیکارش کنیم که باعث عبرت موشای دیگه هم بشه؟»

 

مشخصات کتاب

نویسنده: صادق چوبک

موضوع: ادبیات داستانی (نمایشنامه)

سال انتشار :1396

 


دانلود


دانلود فایل ها

نویسنده : shuser

بدون دیدگاه

دیدگاه شما

نظر شما:

کتاب زبان اصلی J.R.R

دانلود کتاب لاتین

خرید کتاب لاتین

خرید مانگا

خرید کتاب از گوگل بوکز

دانلود رایگان کتاب از گوگل بوکز

دانلود رایگان کتاب از آمازون

دانلود رایگان کتاب از گوگل بوکز

کتاب روانشناسی به انگلیسی

کتاب زبان اصلی

کتاب خارجی

رفتن به نوار ابزار