«اوراکل»
کتاب اوراکل؛ جلد دوم، نوشته هما پوراصفهانی، داستان فرار مهراد و تلاش او برای اثبات بیگناهیاش است. در این میان، درگیری مهراد با مارال، ماجراهای جدیدی میسازد که داستان کتاب اوراکل؛ جلد دوم را شکل میدهند.
در جلد اول کتاب اوراکل مهرداد صباغ یک تاجر مشهور و نامدار است اما با گذشت مدت زمان اندکی او را متهم میکنند به سر به نیست کردن همکارش که الیاس نام داشت.وقتی این خبر به گوشش می رسد او بدون هیچ تعللی فرار را بر قرار ترجیح میدهد تا بتواند در این مدت مردک یا راهی برای اثبات بی گناهی اش پیدا کند.
مارال که چندماه قبلتر به اجبار با مهراد ازدواج کرده است، او را تعقیب میکند. او میخواهد با تعقیب مهراد و تهدید او به افشای محل اختفایش، او را مجبور به طلاق کند اما دقیقا لحظهای که مارال فکر میکند موفق شده و نقشهاش عملی شده است، مهراد متوجه او میشود و او را زندانی میکند. حال باید دید که آیا مارال موفق میشود از مهراد جدا شود؟ آیا مارال مهراد را لو میدهد؟ مهراد میتواند بیگناهیاش را اثبات کند؟ اصلا آیا مهراد بیگناه است؟ اگر دوست دارید پاسخ تمام این پرسشها را پیدا کنید، کتاب اوراکل؛ جلد دوم را بخوانید.
کتاب اوراکل؛ جلد دوم را به گره معمای کتاب اوراکل را باز کنید، حتما کتاب اوراکل؛ جلد دوم را بخوانید. دوستداران کتابهای پلیسی و معمایی از خواندن کتاب اوراکل؛ جلد دوم لذت میبرند.
آنچه در بخشی از کتاب اوراکل؛ جلد دوم می خوانیم :
بیا اینجا بچه.
با ترس نگاهش کردم و گفتم:
ــ زیر بارون، نصف شب، مگه از جونم…
دستهایش را جلو آورد، با یک حرکت من را گرفت و دقیقا چون کودکی کشید بین دستهایش. سرم روی بازویش و پیشانیام دقیقا جلوی لبهایش قرار گرفت. همان لحظه رعد سوم زده شد و این بار فقط سر جایم تکان خوردم. مهراد با چشمان بسته آهسته گفت:
ــ هیش نترس! جات امنه.
صدایش خوابِ خواب بود. نگاهی به خودم انداختم. من آنجا بین بازوان مهراد صباغ دقیقا چه میکردم؟ روزگار چه بازیهایی که نداشت! صدای نفسهای مهراد باز نشان از به خواب رفتنش داشت. واقعا آنجا چه جای امنی بود! آنقدر امن که صدای رعدهای بعدی را حتی نمیشنیدم. هم نیمه شب بود و هم باران میبارید، ولی مهراد تنها حامیام شده بود. همین! لبخند روی لبم نشست. نمیشد از او نفرت داشته باشم. خودش نمیگذاشت. وقتهایی که ذات مهربانش را رو میکرد جلوی نفرتم را میگرفت. چشمانم را بستم. این بار راحتتر و سریعتر از بار قبل به خواب رفتم.
مشخصات کتاب :
عنوان کتاب : اوراکل
نویسنده : هما پور اصفهانی
انتشارات : سخن
تعداد صفحات : 526 صفحه
دانلود فایل ها
توجه: ممکن است تمام لینک های دانلود به دستور مقام قضایی حذف شده باشد...
بدون دیدگاه