معرفی کتاب مدیر مدرسه
کتاب “مدیر مدرسه” نوشته جلال آل احمد میباشد که در سال 1337 به چاپ رسیده است. راوی داستان که از آموزگاری به تنگ آمده است، برای آسودگی خود و داشتن درآمد بیشتر و بی دردسر به مدیری دبستان رو می آورد، بی آنکه بداند چه دردسرهایی در پی خواهد داشت. مدیر که خود را هیچکاره می داند و آمده تا گوشه ای آرام در دفترش از گچ خوردن و بیهودگی کار آموزگاری خود را برهاند با دشواری سرپرستی «یک ناظم و هفت تا معلم و دویست و سی و پنج تا شاگرد» روبرو می شود.
در بخشی از کتاب مدیر مدرسه میخوانیم…
از در که وارد شدم، سیگار دستم بود و زورم آمد سلام کنم. همین طوری دنگم گرفته بود قد باشم. رئیس فرهنگ که اجازه ی نشستن داد، نگاهش لحظه ای روی دستم مکث کرد و بعد چیزی را که می نوشت، تمام کرد و می خواست متوجه من بشود که رونویس حکم را روی میزش گذاشته بودم. حرفی نزدیم. رونویس را با کاغذهای ضمیمه اش زیرورو کرد و بعد غبغب انداخت و آرام و مثلاً خالی از عصبانیت گفت:
– جا نداریم آقا. این که نمی شه! هر روز یک حکم می دند دست یکی و می فرستنش سراغ من… دیروز به آقای مدیرکل…
حوصله ی این اباطیل را نداشتم. حرفش را بریدم که:
– ممکنه خواهش کنم زیر همین ورقه مرقوم بفرمایید؟
و سیگارم را توی زیرسیگاری برّاق روی میزش تکاندم. روی میز پاک و مرتب بود. درست مثل اتاق مهمان خانه ی تازه عروس ها. هرچیز به جای خود و نه یک ذرّه گرد. فقط خاکستر سیگار من زیادی بود. مثل تفی به صورت تازه تراشیده ای… قلم را برداشت و زیر حکم چیزی نوشت و امضا کرد که من از در آمده بودم بیرون. خلاص.
تحمل این یکی را نداشتم. با اداهایش. پیدا بود که تازه رئیس شده. زورکی غبغب می انداخت و حرفش را آهسته توی چشم آدم می زد. انگار برای شنیدنش گوش لازم نیست. صد و پنجاه تومان در کارگزینی کل مایه گذاشته بودم تا این حکم را به امضا رسانده بودم. توصیه هم برده بودم و تازه دو ماه هم دویده بودم. مو، لای درزش نمی رفت. می دانستم که چه او بپذیرد، چه نپذیرد، کار تمام است. خودش هم می دانست. حتماً هم دستگیرش شد که با این نک ونالی که کرد، خودش را کنف کرده. ولی کاری بود و شده بود.
مشخصات کتاب
نویسنده : جلال آل احمد
سال انتشار : 1337
موضوع : داستان بلند
تعدا صفحات :171
دانلود فایل ها
توجه: ممکن است تمام لینک های دانلود به دستور مقام قضایی حذف شده باشد...
بدون دیدگاه