« پس از تو »
کتاب پس از تو دنباله ی رمان جذاب و خواندنی من پیش از تو است.جوجو مویز درسال 2012 با نوشتن کتاب من پیش از تو شهرت زیادی به دست آورد و پس از فروش فوق العاده کتابش تصمیم گرفت دنباله ای با نام پس از تو را به نگارش در بیاورد. ما در اغلب کتاب ها با یک طیف عاشقانه وسیع رو به رو می شویم که اغلب آنها یک شروع خوش دارند و اواسط داستان با یک طیف از غم روبه رو می شویم اما در انتها داستان با یک پایان خوش تمام می شود.در کتاب من پیش از تو اینگونه نیست.پایان داستان مواجه می شویم با یک رخداد تلخ و این همان پایان غم انگیز یک عاشقانه است…
داستان کتاب اتفاقات بعد از «رمان من پیش از تو» است. ویل ترینر مدیر اجرایی سابق و عاشق موتورسواری، حالا بر روی صندلی چرخدار نشسته و پرستاری به نام لوئیزا کلارک از او مراقب میکند. آنها عاشق یکدیگر میشوند، اما آنها با خوشحالی زندگی نمیکنند. زیرا ویل از گردن به پایین فلج میشود و حتی عشق لوئیزا نیز نمیتواند او را با محدودیتهایش سازگار کند. در نتیجه او به دیگنیتاس (سازمان کمک به خودکشها) در سوئد میرود و زندگی خود را به پایان میرساند، سپس لوئیزا غرق در اندوه میشوند.
لوئیزا کلارک دیگر تنها دختری ساده با زندگی معمولی نیست. پس از گذشت هجده ماه از خودکشی ویل ترینر، لوئیزا بدون او با مشکلات زندگی مبارزه میکند. او تلاشهای سازندهای انجام میدهد، اگرچه ناقص است، ولی نشاندهنده اراده بالای او برای زندگی است. او با پول ویل خانهای در لندن خریداری میکند و در کافه فرودگاه مشغول به کار میشود.
پس از یک روز بد کاری، لوئیزا غرق در غم و اندوه میشود. شبی بر روی روف گاردن او چهره جوان مردی را میبیند، سپس برای دقت بیشتر به لبه بام نزدیک میشود، در حالی که جذب او شده به ناگهان به پایین سقوط میکند.
مریم مفتاحی می گوید :
«کتاب پس از تو باعث میشود گاهی اوقات بخندید و گاهی گریه کنید، خوشحال یا اندوهگین باشید. نویسنده کتاب به خوبی شخصیتهای را معرفی میکند و آنها را به مکانهایی میرساند که نه خودِ آنها و نه ما انتظار را داشتیم.»
بخشی از جملات زیبا ی این کتاب :
«من میخواهم به او بگویم که نمیدانم چه چیزی احساس میکنم. من او را میخواهم اما چگونه آن را ابراز کنم. من دلم نمیخواهد شادی من به طور کامل وابسته به کسی باشد.»
«گاهی اوقات برای سلامت روحی و جسم ما فقط باید به تصویری بزرگتر نگاه کنیم. (دید بلند داشته باشیم)»
«زندگی کوتاه است، درست است؟ ما هر دو این را میدانیم. خوب، چیست اگر شانس من هستی؟ چیست اگر شما همانی باشید که خوشحالی مرا میسازد؟»
«وقتی کسی که دوستش داریم از ما ربوده شده است، اغلب برنامهریزی برای زندگی دوباره بسیار سخت است. گاهی اوقات مردم احساس میکنند که ایمانشان را در آینده از خواهند داد و یا احساساتشان خدشهدار شده است.»
«اما پس از آن، بهتر از هر کسی میدانستم که چطور شخصیتی را که برای ارائه به دنیا انتخاب کردی میتواند بسیار متفاوت از آن چیزی باشد که واقعاً وجود دارد. من میدانستم که چگونه غم و اندوه میتواند رفتار شما را تغییر دهد.»
«گاهی اوقات تقریباً برای هر روز نیاز به قدرت فوق انسانی هست.»
«نه واقعاً من در مورد آن زیادی فکر کردهام. شما یاد می گیرید با آن زندگی کنید، با آنها. از آنجا که آنها با شما باقی میمانند، حتی اگر آنها دیگر زند نباشند یا دیگر نفس نمیکشند. این همان غم و اندوهی است که شما در ابتدا احساس کردید، چیزی است که شما را غرق میکند و باعث میشود که در مکانهای اشتباه فریاد بزنید و بگویید که هنوز زنده هستید.»
مشخصات کتاب :
عنوان کتاب : پس از تو
نویسنده : جوجو مویز
مترجم : مریم مفتاحی
انتشارات : نشر آموت
تعداد صفحات : 544 صفحه
دانلود فایل ها
توجه: ممکن است تمام لینک های دانلود به دستور مقام قضایی حذف شده باشد...
بدون دیدگاه