مشخصات کتاب کتاب پیکر زن همچون میدان نبرد در جنگ بوسنی نوشته ماتئی ويسنیيك تینوش نظمجو نوشته ماتئی ويسنیيك
- ناشر: انتشارات نی
- تاریخ نشر: ۱۳۹۵/۰۱/۱۵
-
شابک
: 978-964-312-942-2
- زبان : فارسی
- حجم فایل: 1.06 مگابایت
- تعداد صفحات: ۱۲۲ صفحه
شابک
: 978-964-312-942-2
توضیحاتی درباره کتاب کتاب پیکر زن همچون میدان نبرد در جنگ بوسنی نوشته ماتئی ويسنیيك تینوش نظمجو نوشته ماتئی ويسنیيك
درباره کتاب
نمایشنامه «پیکر زن همچون میدان نبرد در جنگ بوسنی» نوشته ماتئی ویسنییک، نمایشنامهنویس، شاعر و روزنامه نگار فرانسوی- رومانیایی تبار است.
داستان این نمایشنامه درباره دو زن به نامهای کیت و دورا است. دورا زنی است که در جنگ بالکان مورد تجاوز پنج سرباز قرار گرفته و حالا سرگذشتش را با کیت، روانشناس آمریکایی، در میان میگذارد.
این دو زن که هر یک از فرهنگ و زبان مختلفی هستند، در نهایت از خود دردی مشترک را به نمایش می گذارند. در واقع ماتئی ویسنی یک تجاوز در جنگ را چون سلاحی میداند، یک استراتژی که روحیهی دشمن مقابل را ویران میکند. سراسر این نمایشنامه تصویری تلخ، کوبنده و فراموش نشدنی از جنگ است. دیالوگها و یادداشتهایی که به شدت مخاطب را تحت تاثیر قرار میدهد و او را در مقابل تصویرِ نابودیها و زخمهای ماندگار جنگ قرار میدهد.
از این نمایشنامه تا کنون اجراهای مختلفی در کشورهای مختلف روی صحنه رفته است. در ایران نیز نمایشنامهخوانی این اثر با حضور نویسنده و مترجم در خانه هنرمندان اجرا شد.
در ادامه بخشی از تاثیرگذارترین دیالوگهای این نمایشنامه را میخوانیم:
« چه جوری بهت بگم کِیت ، که من از کشورم متنفرم ؟
چه جوری بهت بگم که من دیگه کشوری ندارم ؟
می خوای بدونی من توی دلم چه تصویری از کشورم دارم؟ دلت می خواد بدونی؟ کشور من تصویر یه پیرمردی رو داره که از صف پناهندهها بیرون میآد و برای این که خستگیش رو در کنه روی علف ها دراز میکشه. روی علفهایی که توش یه مین ضد نفر خاک شده.
کشور من شبیه اون مادریه که میبینه اونیفورم پسرش یه دگمه کم داره. با عجله دگمه رو میدوزه و بعدش پسرش رو خاک میکنه.
کشور من همون پدریه که هر روز برای دختر هفت سالهاش که سیصد و چهل و شش روزه که مرده، یه عروسک میسازه.
کشور من یه روستاییه پیره که به سربازهایی که وارد روستاش میشن نگاه میکنه و ازشون سوال میکنه: «شما خودی هستین؟»
کشور من اون پناهنده مسلمونه که توی یه روستای مجاری مرده ، یه روستای مجاری که توش هیچ قبرستون مسلمونی وجود نداره و هیچ کی نمی دونه چه جوری باید یه مسلمون رو به خاک سپرد.
یا شاید تصویر اون سربازی که با یه اسپری قرمز روی یه در می نویسه: اینجا صربستانه . دوهفته بعد روی همون در نوشتن : اینجا کرواسییه.
اینه کشور من: یه سرباز هجده ساله که اهل شوخیه و مثل پاکتهای شیر روی گلوش نقطهچین کشیده و زیرش نوشته : از اینجا ببُرین.»
داستان این نمایشنامه درباره دو زن به نامهای کیت و دورا است. دورا زنی است که در جنگ بالکان مورد تجاوز پنج سرباز قرار گرفته و حالا سرگذشتش را با کیت، روانشناس آمریکایی، در میان میگذارد.
این دو زن که هر یک از فرهنگ و زبان مختلفی هستند، در نهایت از خود دردی مشترک را به نمایش می گذارند. در واقع ماتئی ویسنی یک تجاوز در جنگ را چون سلاحی میداند، یک استراتژی که روحیهی دشمن مقابل را ویران میکند. سراسر این نمایشنامه تصویری تلخ، کوبنده و فراموش نشدنی از جنگ است. دیالوگها و یادداشتهایی که به شدت مخاطب را تحت تاثیر قرار میدهد و او را در مقابل تصویرِ نابودیها و زخمهای ماندگار جنگ قرار میدهد.
از این نمایشنامه تا کنون اجراهای مختلفی در کشورهای مختلف روی صحنه رفته است. در ایران نیز نمایشنامهخوانی این اثر با حضور نویسنده و مترجم در خانه هنرمندان اجرا شد.
در ادامه بخشی از تاثیرگذارترین دیالوگهای این نمایشنامه را میخوانیم:
« چه جوری بهت بگم کِیت ، که من از کشورم متنفرم ؟
چه جوری بهت بگم که من دیگه کشوری ندارم ؟
می خوای بدونی من توی دلم چه تصویری از کشورم دارم؟ دلت می خواد بدونی؟ کشور من تصویر یه پیرمردی رو داره که از صف پناهندهها بیرون میآد و برای این که خستگیش رو در کنه روی علف ها دراز میکشه. روی علفهایی که توش یه مین ضد نفر خاک شده.
کشور من شبیه اون مادریه که میبینه اونیفورم پسرش یه دگمه کم داره. با عجله دگمه رو میدوزه و بعدش پسرش رو خاک میکنه.
کشور من همون پدریه که هر روز برای دختر هفت سالهاش که سیصد و چهل و شش روزه که مرده، یه عروسک میسازه.
کشور من یه روستاییه پیره که به سربازهایی که وارد روستاش میشن نگاه میکنه و ازشون سوال میکنه: «شما خودی هستین؟»
کشور من اون پناهنده مسلمونه که توی یه روستای مجاری مرده ، یه روستای مجاری که توش هیچ قبرستون مسلمونی وجود نداره و هیچ کی نمی دونه چه جوری باید یه مسلمون رو به خاک سپرد.
یا شاید تصویر اون سربازی که با یه اسپری قرمز روی یه در می نویسه: اینجا صربستانه . دوهفته بعد روی همون در نوشتن : اینجا کرواسییه.
اینه کشور من: یه سرباز هجده ساله که اهل شوخیه و مثل پاکتهای شیر روی گلوش نقطهچین کشیده و زیرش نوشته : از اینجا ببُرین.»
دانلود فایل ها
نمایش لینک های دانلود غیر مستقیم
زمان انتظار: 83 ثانیه .
توجه: ممکن است تمام لینک های دانلود به دستور مقام قضایی حذف شده باشد...
بدون دیدگاه