ایران بوک – دانلود رایگان کتاب های فارسی

ایران بوک – دانلود رایگان کتاب های فارسی , قیمت کتاب های فارسی – دریافت رایگان جدیدترین کتاب های ایرانی – قیمت کتاب های فارسی – فهرست کتاب ها

خرید کتاب از گوگل

چاپ کتاب PDF

خرید کتاب از آمازون

خرید کتاب زبان اصلی

دانلود کتاب خارجی

دانلود کتاب لاتین

توجه: در صورتی که فایل دارای ایراد است یا حقوق نویسنده رعایت نشده با ما تماس بگیرید

گت بلاگز کتاب چهل نامه‌ ی کوتاه به همسرم

pdf کتاب چهل نامه کوتاه به همسرم اثر نادر ابراهیمی

کتاب چهل نامه کوتاه به همسرم اثر نادر ابراهیمی، یکی از سه‌گانه‌های عاشقانه نادر ابراهیمی و از محبوب‌ترین آثار ایشان است که خطاب به همسرش که عصای دستِ تفکر، هم‌اندیش و هم قدم او در زندگی بوده، بی‌تکلف سخن می‌‌گوید.

نادر ابراهیمی یکی از برترین و معروف‌ترین خطاطان در زمان قدیم بود. وی کتاب چهل نامه‌ی کوتاه به همسرم را زمانی نوشته که به تمرین خطاطی می‌پرداخته است. چنانچه خودش در آغاز کتاب چنین می‌نویسد: آن روزها که تازه تمرین خطاطی را شروع کرده بودم، حدود سال‌های 63 تا 65، به هنگام نوشتن، در تنهایی، در فضایی که بوی تلخ مرکب ایرانی در آن می‌پیچید و صدای سنتی قلم نی، تسکین‌دهنده‌ی خاطرم می‌شد، غالبا به یاد همسرم می‌افتادم که او نیز همچون من و شاید نه همچون من اما به شکلی، گه‌گاه و بیش از گه‌گاه، دل‌گرفتگی، قلبش را خاکستری رنگ می‌کرد.

این‌ها، تنها نامه‌هایی ساده نیستند، بلکه سرشار از غرضی محبانه‌اند برای تمام عاشقان سرزمینمان که زبان خوش فارسی می‌دانند. پس غنیمت است، بشنوید و بسیار بشنوید.

نادر ابراهیمی، نویسنده، ترانه سرا، مترجم، روزنامه نگار و مستندساز، طی 57 سال فعالیت حرفه‌ای خود بیش از 90 اثر هنری به یادگار گداشته است. از جمله معروف‌ترین آثار نادر ابراهیمی عبارت است از: بار دیگر شهری که دوست می‌داشتم، چهل نامه کوتاه به همسرم و یک عاشقانه آرام.

چهل نامه کوتاه به همسرم
چهل نامه کوتاه به همسرم

بریده ای از کتاب چهل نامه کوتاه به همسرم:

عزیز من!
از این که می‌بینی با این همه مسأله برای سخت و جان گزا اندیشیدن، هنوز و باز، همچون کودکان سیر، غشغشه می‌زنم؛ بالا می‌پرم، ماشین‌های کوکی را کف اتاق می‌سُرانم، با بادکنک بادالویی که در گوشه‌ای افتاده بازی می‌کنم و به دنبال حرکت‌های ساده لوحانه و ولگردانه‌اش، ولگردانه و ساده لوحانه می‌روم تا باز آن را از خویش برانم، و ناگهان به سرم می‌زند که بالارفتن از دیوار صافِ صاف را تجربه کنم گر چه هزاران بار تجربه کرده‌ام، و با سرک کشیدن‌های پیوسته و عیارانه به آشپزخانه، دلگی‌های دائمی‌ام را نشان می‌دهم، و نمک را هم قدری نمک می‌زنم تا قدری شورتر شود و خوشمزه تر، مرا سرزنش مکن، و مگو که‌ ای پنجاه ساله مرد! پس وقار پنجاه سالگی‌ات کو؟

نه… 
همیشه گفته‌ام و باز می‌گویم، عزیز من، کودکی‌ها را به هیچ دلیل و بهانه، رها مکن، که ورشکست ابدی خواهی شد… 
آه که در کودکی، چه بی‌خیالی بیمه کننده‌ای هست، و چه نترسیدنی از فردا… 

بانوی من!
مگر چه عیب دارد که انسان، حتی در هشتاد سالگی هم الک دولک بازی کند، و گرگم به هوا، و قایم باشک، و اَکَردوکِر، و تاق یا جفت، و «نان بیار کباب ببر» و «اتل متل»… جداً مگر چه عیب دارد؟ مگر چه خطا هست در این که برای چیدن یک دانه تمشک رسیده که در لابلای شاخه‌های به هم تنیده جا خوش کرده است، آن همه تیغ را تحمل کنیم؟
مگر کجای قانون به هم می‌خورد، اگر من و تو، و جمع بزرگی از یاران و همسایگانمان، در یک روز زرد پائیزی، صدها بادبادک رنگین را به آسمان بفرستیم و کودکانه به رقص‌های خالی از گناهِ آن‌ها نگاه کنیم؟ بادبادک‌ها، هرگز ندیده‌ام که ذره‌ای از شخصیت آدم‌ها را به مخاطره بیندازند. باور کن!

اما شاید، طرفداران وقار خیال می‌کنند که بادبادک بازی ما، صلح جهانی را به مخاطره خواهد انداخت، و تعادل اقتصاد جهانی را، و عدل و انصاف و مساوات جهانی را… بله؟

بانوی من!
این را همه می‌دانند: آنچه بد است و به راستی بد است، چرک منجمد روح است و واسپاری عمل به عقده‌ها، نه هواکردن بادبادک‌ها… ای کاش صاحبان انبارهای چرک منجمد و دارندگان عقده‌های حقارت روح نیز مثل همگان بودند. آن وقت، فکرش را بکن که چه بادبادک بازی عظیمی می‌توانستیم در سراسر جهان به راه بیندازیم، و چقدر می‌خندیدیم… 

بشنو، بانوی من!
برای آن که لحظه‌هایی سرشار از خلوص و احساس و عاطفه داشته باشی، باید که چیزهایی را از کودکی با خودت آورده باشی؛ و گهگاه، کاملاً سبکسرانه و بازیگوشانه رفتار کرده باشی. انسانی که یادهای تلخ و شیرینی را، از کودکی، در قلب و روح خود نگه ندارد و نداند که در برخی لحظه‌ها واقعاً باید کودکانه به زندگی نگاه کند، شقی و بی‌ترحم خواهد شد… 

حبیب من!
هرگز از کودکی خویش آن قدر فاصله مگیر که صدای فریادهای شادمانه‌اش را نشنوی، یا صدای گریه‌های مملو از گرسنگی و تشنگی‌اش را… اینک دست‌های مهربانت را به من بسپار تا به یاد آن‌ها بیاورم که چگونه باید زلف عروسک‌ها را نوازش کرد… .

مشخصات فنی

  • نویسنده/نویسندگان: نادر ابراهیمی
  • ناشر: روزبهان
  • موضوع: ادبیات(4)

دانلود


دانلود فایل ها

نویسنده : faride

بدون دیدگاه

دیدگاه شما

نظر شما:

کتاب زبان اصلی J.R.R

دانلود کتاب لاتین

خرید کتاب لاتین

خرید مانگا

خرید کتاب از گوگل بوکز

دانلود رایگان کتاب از گوگل بوکز

دانلود رایگان کتاب از آمازون

دانلود رایگان کتاب از گوگل بوکز

کتاب روانشناسی به انگلیسی

کتاب زبان اصلی

کتاب خارجی

رفتن به نوار ابزار