ایران بوک – دانلود رایگان کتاب های فارسی

ایران بوک – دانلود رایگان کتاب های فارسی , قیمت کتاب های فارسی – دریافت رایگان جدیدترین کتاب های ایرانی – قیمت کتاب های فارسی – فهرست کتاب ها

خرید کتاب از گوگل

چاپ کتاب PDF

خرید کتاب از آمازون

خرید کتاب زبان اصلی

دانلود کتاب خارجی

دانلود کتاب لاتین

توجه: در صورتی که فایل دارای ایراد است یا حقوق نویسنده رعایت نشده با ما تماس بگیرید

گت بلاگز کتاب کتاب تابستان زندگی

 

 

معرفی کتاب تابستان زندگی

جان مکسول کوتسی برنده ی جایزه نوبل ادبیات نویسنده ی کتاب زیبای تابستان زندگی است. این کتاب یکی از نامزدهای دریافت جایزه بوکر بوده است. او در این کتاب با یک نگاه خلاقانه به زندگی و تجربیاتش یک رمان فوق العاده را خلق کرده است.او در این کتاب بخشی از صحنه های زندگی روستایی را به نگارش در اورده است. این صحنه‌های بدیع و تکرار نشدنی، نگاهی انتقادی به زندگی شخصی خودش دارند. علاوه بر این، او در این کتاب مبارزات اخلاقی دردناک را به تصویر کشیده است. از معنای مراقبت یک انسان از انسانی دیگر حرف می‌زند.

 

 

بخشی از کتاب تابستان زندگی

«خونه‌تون این دور و برهاست؟»

جواب دادم: «خونه‌م پایین‌تر از اینجاست، اون طرف کانستانشابرگ تو بیشه‌زار.»

شوخی می‌کردم، از آن شوخی‌هایی که آن روزها بین سفیدپوست‌های افریقای جنوبی رد و بدل می‌شد. تنها آدم‌هایی که در بیشه‌زار، بیشه‌زار واقعی، زندگی می‌کردند سیاه‌پوست‌ها بودند. او از جوابم باید می‌فهمید که در یکی از آن ساختمان‌های نوسازی که در بیشه‌زار آبا و اجدادی شبه‌جزیره کیپ (cape) ساخته شده بودند زندگی می‌کنم.

گفتم: «خُب، دیگه بیش‌تر از این مزاحم کارتون نمی‌شم. دارین چی می‌سازین؟»

گفت: «نمی‌سازم، فقط بتن‌کاری می‌کنم. اونقدر باهوش نیستم که ساختمون بسازم.»

این را شوخی کوچکی در جواب شوخی خودم تلقی کردم، چون اگر نه پولدار بود، نه خوش‌قیافه و نه جذاب ـ که هیچ کدام از این‌ها نبود ـ و علاوه بر آن باهوش هم نبود، دیگر چیزی باقی نمی‌ماند؛ اما حتماً باهوش بود، حتی باهوش به نظر می‌رسید، آن‌طوری که دانشمندهایی که تمام عمر روی میکروسکپ قوز می‌کنند باهوش به نظر می‌رسند: نوعی هوشمندی محدود و کوتاه‌بینانه که با عینک دسته‌شاخی جور درمی‌آید.

باور کنید به هیچ وجه ـ اصلاً و ابداً ـ خیال نداشتم با این مرد سر به سر بگذارم ـ برای اینکه اصلاً جذاب نبود. انگار از سر تا پایش ماده‌ای خنثی‌ساز پاشیده بودند، البته او با لوله کاغذ کادویی به قفسه سینه‌ام سقلمه زده بود، این را فراموش نکرده بودم و در حافظه سینه‌ام باقی مانده بود؛ اما حالا به خودم گفتم: «این احتمال که عمل آن روزش چیزی غیر از اتفاقی از روی بی‌دست و پایی، حرکت آدمی چلمن، باشد ده به یک است.»

پس چرا تغییر عقیده دادم؟ چرا برگشتم؟ جواب دادن به این سؤال آسان نیست. اگر پدیده‌ای به این عنوان در کار باشد که مهر کسی به دل دیگری بیفتد، مطمئن نیستم که در آن موقع مهر جان به دلم افتاده باشد؛ مدت‌ها طول کشید تا مهرش به دلم نشست. دل بستن به او آسان نبود. موضعش نسبت به عالم و آدم محتاطانه‌تر و تدافعی‌تر از آن بود که آدم به او دل ببندد. گمان می‌کنم وقتی کوچک بود حتماً مادرش به او دل بسته بود و دوستش داشت، چون کار مادرها همین است، اما مشکل می‌شد تصور کرد کس دیگری به او دل ببندد.

اجازه می‌دهید چیزهایی را بی‌پرده بگویم؟ پس بگذارید تصویر را کامل کنم. در آن موقع بیست و شش‌ساله بودم و عشق را فقط با دو مرد تجربه کرده بودم: اولی پسری بود که در پانزده‌سالگی با او آشنا شدم و تا وقتی که به خدمت وظیفه رفت من و او سری از هم سوا داشتیم. وقتی رفت مدتی ماتم گرفتم و سرم توی لاک خودم بود تا آنکه دوست‌پسر تازه‌ای پیدا کردم. من و دوست‌پسر جدیدم در طول سال‌های تحصیل یارهایی جدانشدنی بودیم و به محض آنکه فارغ‌التحصیل شدیم با رضایت خانواده‌هامان ازدواج کردیم. در هر دو مورد قضیه برایم حد وسط نداشت. طبیعت من همیشه این‌طور بود: حد وسط نداشتم. برای همین در بیست و شش‌سالگی از جهاتی خام و بی‌تجربه بودم، مثلاً هیچ نمی‌دانستم چطور می‌شود مردها را اغوا کرد.

 

 

مشخصات کتاب تابستان زندگی :

نویسنده : جان مکسول کوتسی

مترجم : نسرین طباطبایی

انتشارات : آینده درخشان

تعداد صفحات : 268 صفحه


دانلود


دانلود فایل ها

نویسنده : shohrehqafouri

بدون دیدگاه

دیدگاه شما

نظر شما:

کتاب زبان اصلی J.R.R

دانلود کتاب لاتین

خرید کتاب لاتین

خرید مانگا

خرید کتاب از گوگل بوکز

دانلود رایگان کتاب از گوگل بوکز

دانلود رایگان کتاب از آمازون

دانلود رایگان کتاب از گوگل بوکز

کتاب روانشناسی به انگلیسی

کتاب زبان اصلی

کتاب خارجی

رفتن به نوار ابزار