ایران بوک – دانلود رایگان کتاب های فارسی

ایران بوک – دانلود رایگان کتاب های فارسی , قیمت کتاب های فارسی – دریافت رایگان جدیدترین کتاب های ایرانی – قیمت کتاب های فارسی – فهرست کتاب ها

خرید کتاب از گوگل

چاپ کتاب PDF

خرید کتاب از آمازون

خرید کتاب زبان اصلی

دانلود کتاب خارجی

دانلود کتاب لاتین

توجه: در صورتی که فایل دارای ایراد است یا حقوق نویسنده رعایت نشده با ما تماس بگیرید

گت بلاگز کتاب کتاب زیبای داشتن و نداشتن

 

 کتاب داشتن و نداشتن در سه بخش با عنوان بهار، پاییز و زمستان نوشته شده است. هری مورگان شخصیت اصلی داستان است که با اجاره دادن قایق خود به توریست‌ها زندگی خود را می‌گذراند. یکی از توریست‌ها به قایق هری صدمه وارد می‌کند و هزینه‌‌ی آن را نمی‌پردازد و این مشکل هری را دچار بحران مالی بسیار سختی می‌کند چرا که تا پیش از این حادثه هم به سختی مخارج همسر و دو دخترش را تأمین می‌کرد.

فشار مالی و تنگدستی به هری فشار می‌آورد و مجبور می‌شود به قوانین خود پشت پا بزند و به قاچاق انسان و مشروبات الکلی روی بیاورد. هری شروع به جابه‌جایی افرادی می‌کند که از نظر سیاسی دچار مشکل هستند.

در ادامه‌ی کتاب، ارنست همینگوی (Ernest Hemingway) زندگی پر فراز و نشیب هری را روایت می‌کند و ماجراجویی‌های او و سایر افراد را شرح می‌دهد.

در بخشی از کتاب داشتن و نداشتن می‌‌خوانیم:

فرانکی، طناب را به داخل قایق پرت کرد. دستی تکان دادم، قایق را از باریکه رد کرد و در راستای تنگه، به پایین راندم. یک کشتی باری انگلیسی که بدنه‌اش زنگ‌زده بود، در حال خروج از بندرگاه بود که از کنارش رد شدم. بارش تا بیخ شکر بود. یک ملوان انگلیسی، در لباس آبی و کهنه، از عقب کشتی، مرا نگاه می‌کرد. از بندرگاه مورو بیرون آمدم و در جهت شمال، به طرف کی‌وست، حرکت کردم. سکان را رها کرده و به جلوی قایق رفتم. طناب را جمع کرده، دوباره سر سکان برگشتم و قایق را در مسیرش هدایت کردم. هاوانا، پشت سر، پهن شده بود که با پیدا شدن کوه‌ها، از نظرم ناپدید شد.

پس از مدت کمی، مورو و هتل ناسیونال، از نظرم محو شدند و بعد، گنبد کاپیتول به چشم خورد. در آن روز، جریان آب، مثل روزی‌که ماهی‌گیری می‌کردیم، نبود و نسیم ملایمی می‌وزید. چند قایق بادبانی را دیدم که از سمت غرب به طرف هاوانا در حرکت بودند. فهمیدم که جریان آب، ملایم است.

موتور را خاموش کردم و قایق را به آب سپردم. لزومی نداشت بنزین هدر بدهم. همیشه، به‌محض اینکه تاریک می‌شد، روشناییِ مورو را نشانه می‌گذاشتم و اگر فاصله‌ی قایق زیاد بود، روشنایی کوجی‌مار را انتخاب می‌کردم و در همان راستا، به سمت باکورانائو، پیش می‌رفتم. با یک حساب سرانگشتی فهمیدم که تا تاریک شدن هوا، باید دوازده مایل، به سمت باکورانائو بروم و آن‌وقت است که روشنایی باراکوا، دیده می‌شود.

قایق را خاموش کردم و رفتم تا اطراف را بررسی کنم. فقط دو قایق دیده می‌شد که به سمت غرب در حرکت بودند و گنبد کاپیتول را که لب دریا به سفیدی می‌زد، دیدم. جلبک‌ها، روی جریان آب شناور بودند و چند پرنده که تعدادشان کم بود، در اطراف پرواز می‌کردند. روی بلندی نشستم و مدتی به آن منظره نگاه کردم. ماهی‌های قهوه‌ای، ‌ دوروبر جلبک‌ها می‌پلکیدند. عزیز برادر! اگر شنیدی که بین هاوانا و کی‌وست آب زیادی هست، من درست در لبه‌ی آن بودم.

 

مشخصات کتاب داشتن و نداشتن :

نویسنده : ارنست همینگوی

مترجم : احسان لامع

انتشارات : گیوا

تعداد صفحات : 260 صفحه


دانلود


دانلود فایل ها

نویسنده : shohrehqafouri

بدون دیدگاه

دیدگاه شما

نظر شما:

کتاب زبان اصلی J.R.R

دانلود کتاب لاتین

خرید کتاب لاتین

خرید مانگا

خرید کتاب از گوگل بوکز

دانلود رایگان کتاب از گوگل بوکز

دانلود رایگان کتاب از آمازون

دانلود رایگان کتاب از گوگل بوکز

کتاب روانشناسی به انگلیسی

کتاب زبان اصلی

کتاب خارجی

رفتن به نوار ابزار