معرفی کتاب چاقو
کتاب چاقو یک کتاب فوق العاده از یونسبو است که در ایران با ترجمه روان و ساده احسان درخشنده و از سوی انتشارات موسسه نگارش الکترونیک کتاب به چاپ و نشر رسیده است.
ز سری داستانهای نروژی قرن بیستم است. این داستان که از مجموعه کارآگاهی هری هول انتخاب شده است، درباره کارآگاهی است که بیشتر از اینکه قهرمان باشد، به یک ضد قهرمان بدل شده است.
کتابهای یو نسبو به بیش از پنجاه زبان در دنیا ترجمه شدهاند و همیشه در فهرست کتابهای پرفروش نیویورک تایمز قرار دارند.
بخشی از کتاب چاقو
«اسواین فینه» به سمت زن خم شد و با یک دست خود پیشانی زن را لمس کرد. پیشانی از عرق خیس بود. چشمانی که به اسواین خیره بودند از شدت درد گشاد شده بودند. شاید هم علت این مسئله ترس بود. اسواین حدس زد در این قضیه نقش ترس پررنگتری از درد است.
اسواین با صدایی آهسته گفت: از من میترسی؟
زن سر خود را به پایین و بالا تکان داد و آب دهانش را قورت داد. در نظر اسواین ظاهر زن همیشه زیبا بود. هنگام بیرون رفتن زن از خانه و بازگشت مجدد او به خانه، هنگام مراجعت زن به سالن ورزش، هنگامی که زن در مترو در فاصله چند صندلی با اسواین نشسته بود، اسواین به کرات زن را دیده بود. خود اسواین نیز طوری رفتار میکرد که زن هم متقابلاً او را ببیند. با تمام این تفاسیر، ظاهر زنی که اکنون در مقابل چشمان اسواین بود، از همیشه زیباتر به نظر میرسید. زن با حالتی مستأصل آنجا دراز کشیده بود. اسواین او را کاملاً تحت کنترل خود میدید.
اسواین زمزمهوار گفت: عزیزم! بهت قول میدم که همه چیز سریع انجام میشه.
زن آب دهانش را قورت داد. خیلی ترسیده بود. اسواین مردد بود که او را ببوسد یا نه.
اسواین آهسته گفت: یه چاقو توی شکم فرو میره. بعدش همه چی تموم میشه.
زن چشمان خود را بست و پلکهایش را محکم به هم فشرد. دو قطره اشک درخشان از میان مژههایش به بیرون لغزید.
اسواین فینه به آرامی خندید و گفت: میدونستی که من میام. میدونستی که نمیتونم رهات کنم. آخه قول داده بودم.
اسواین یکی از انگشتان خود را بر روی گونه زن کشید و آن را از میان ترکیبی از اشک و عرق عبور داد. یک حفره بزرگ در میان دست اسواین وجود داشت؛ دست او اکنون به نحوی بر روی صورت زن قرار داشت که یکی از چشمهای زن از درون حفره نمایان بود. این حفره یادگار شلیک یک مأمور پلیس بود؛ یک افسر جوان، مدتها پیش، در حین عملیات دستگیری اسواین، با شلیک گلوله اسلحه خود دست اسواین را سوراخ کرده بود. پس از دستگیری، اسواین به اتهام هجده مورد تجاوز جنسی، به بیست سال زندان محکوم شد. در هنگام محاکمه، اسواین هیچ کدام از موارد اتهامی خود را از کاملاً انکار نکرد؛ ولی معتقد بود کارهایی که انجام داده به هیچ وجه مترادف با واژه «تجاوز» نبودهاند و هیچ انسانی نباید به خاطر انجام اقداماتی غریزی و ذاتی مجازات گردد. اما قاضی و هیئت منصفه نظری دیگر داشتند. آنها آشکارا قوانین نروژ را مهمتر و بالاتر از هر نوع غریزهای میدانستند و بر لزوم اجرای آن تأکید داشتند. البته، این نظر آنها بود.
چشم زن از میان حفره دست اسواین به او خیره شد.
آمادهای عزیزم؟
زن با صدایی مملو از ناله گفت: منو عزیزم صدا نکن. و با لحنی که بیشتر شبیه به یک خواهش بود تا یک دستور ادامه داد: و دیگه در مورد چاقو صحبت نکن…
اسواین فینه آهی کشید. چرا آدمها تا این اندازه از چاقو وحشت داشتند؟
مشخصات کتاب چاقو
نویسنده : یونسبو
مترجم : احسان درخشنده
انتشارات : موسسه نگارش الکترونیک کتاب
تعداد صفحات : 747 صفحه
دانلود فایل ها
توجه: ممکن است تمام لینک های دانلود به دستور مقام قضایی حذف شده باشد...
بدون دیدگاه